حاج مهدی رسولی روضه شب دوم محرم ۹۸
![حاج مهدی رسولی روضه شب دوم محرم ۹۸ حاج مهدی رسولی روضه شب دوم محرم ۹۸](https://cdn.mashreghnews.ir/d/2019/09/02/2/2591128.jpg)
دانلود روضه شب دوم محرم حاج مهدی رسولی - هیئت ثارالله زنجان - محرم ۹۸ - صوتی با لینک مستقیم
دانلود فایل صوتی:
دانلود روضه شب دوم محرم 98 حاج مهدی رسولی
موسم حج
حجّ شصت و یکم
همه از پیر و جوان
از حجاز و حبشه
یمن و کوفه و شام
همه سرگرم به حجّ و احرام
غافل از حج زمان
غافل از جان حرم، روح مقام
همه از پیر و جوان گرم طواف
عدهای زیر لباس احرام
تیغها بین غلاف
همه پنهان و به دنبال مصاف
عدهای سر به سجود
عدهای مست وقوفند و قعود
همه مشغول به لبیک، به تقصیر شده
غافل از آنکه کمی دیر شده
کاروان رفته به میعاد ولی
حاجیان رفته به میقات
ظاهرا در محراب
باطنا رفته به خواب
کاروان رفته به میعاد به صد شور و شتاب
خبری پیچیده
بین حجاج چه حرف سفری پیچیده
خبری کوتاه است
پاسخ مردم بیدرد دوباره حدّاکثر آه است
حاجیان همهمه کردند فقط
و از این رفتنشان زمزمه کردند فقط
عده ای حسرت رفتن خوردند
عدهای نیز فقط حرف زدند
عدهای حرف درآوردند و
عدهای اهل نصیحت کردن بودند و
عدهای نیز کمی آزردند
و کسی گفت چنین گفت:سفر سنگین است
باد با قافله دیری است که سر سنگین است
گفت: ره خون جگر می دهد امشب همه را
آب در کاسه سر می دهد امشب همه را
سایه ها گزمه مرگند،زبان بربندید
بار-دزدان به کمینند-سبکتر بندید
مقصد اهسته بپرسید، کسان می شنوند
پر مگویید که صاحب قفسان می شنوند
گردباد است که پیچیده به خود می خیزد
از پس گردنه کوه احد می خیزد
دشت سر تا قدم از خون کسان رنگین است
و کسی گفت، چنین گفت:سفر سنگین است
............................
خسته ای گفت "که زاریم، زما در گذرید
هفت سر عائله داریم زما درگذرید
چیست واگرد سفر جز دل سرد آوردن؟
سر بی دردسر خویش به درد آموردن
پای ازاین جاده بدزدید که مه در پیش است
فتنه مادر فولاد زره در پیش است
پای از این جاده بدزدید ،سلامت این است
نشنیدید که گفتند سفر سنگین است؟
............................
وکسی گفت : بخسبید ،فرج در پیش است
کربلا را بگذارید که حج در پیش است
گقت:ایام برات است، مبادا بروید
وقت ذکر و صلوات است ،مبادا بروید
گفت :ما از حضراتیم ،به ما تکیه کنید
مستجاب الدعواتیم،به ما تکیه کنید
............................
الغرض در همه قافله یک مرد نبود
یا اگر هم بود ،شایسته ناورد نبود
رنج اگر هست ،نه از جاده،که از ماندن هاست
ور نه سر باخته را زحمت سر درد نبود
ما یقین داریم آن سوی افق مردی هست
مرد اگر هست ،بدانید که ناوردی هست
ما نه مرداب ،که جوییم ،بیا برگردیم
و نمک خورده اوییم، بیا برگردیم
نه در این کوه ،صدای همگان خواهد ماند
آنچه در حنجره ماست ، همان خواهد ماند
خسته منشین که حدیبیه حنیینی دارد
عاقبت صلح حسن جنگ حسینی دارد
دشنه بردار که بر فرق کسان باید کوفت
و قفس بر سر صاحب قفسان باید کوفت
کاروان رفت که رفت
پی اتمام مناسک
پی قربانی نفس و سر و جان رفت که رفت
از منا روح منا رفت که رفت
حرف در حرف زیاد است
کسی میگوید
به خدا کعبه سوی کرب و بلا رفت که رفت
از منا روح منا رفت که رفت
عصر روز عرفه روح دعا رفت که رفت
به خدا کعبه سوی کرب و بلا رفت که رفت
رفت تا معنی دیگر بکند قربان را
و فدیناه بخواند بسپارد جان را
رفت تا گودی گودال، که تفسیر کند.
آیهٔ ذبح عظیم
دختر کوچک او را حتی پیر کند
رفت از حج که مشعر برسد
حنجرش خشک شود بعد به خنجر برسد...
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است