مداحی گرچه از بی کسیت جان و دلم آگاه است با نوای حنیف طاهری

صوت مداحی گرچه از بی کسیت جان و دلم آگاه است - شب پنجم محرم 97 - حاج حنیف طاهری

متن کامل شعر نوحه:

گر چه از بی کسی‌ات جان و دلم آگاه است

یک نفس خیمه بیا شاه حرم بی ماه است

جای هر شعبه که بر حنجر اصغر زدن

خیمه مادر اصغر پر تیر آه است

سپر جسم عمو گشت پسر می‌دانست

راه دیدار پدر آه همین یک راه است

خوب شد قطع شده دست بلندم اما

حیف شد دست من از دامن تو کوتاه است

سر یک نیزه سر پاک اباعبدالله

به سر نیزه دیگر سر عبدالله است

شمسی و روی زمین با روی ماه افتاده‌ای

تا اذان مانده چرا در سجده‌گاه افتاده‌ای

سینه تنگه و عرصه تنگ و غربت تو می‌کشد

زیر دست و پای دشمن بی سپاه افتاده‌ای

گفته بابا دست خود را حائل رویت کنم

راست گفته مثل زهرا بی‌پناه افتاده‌ای

ای عمو از خیمه می‌آیم کمی آرام باش

از چه با زانو به سوی خیمه راه افتاده‌ای