متن کامل آهنگ های حسین هور + دانلود صوتی هر آهنگ
متن کامل بهترین آهنگهJای حسین هور همــراه با دانلــود هــر آهـنگ ، دانلــود آهـنگ هــای حسین هور با لیــنک مســتقیم به همــــراه متــن کامـــل هــر تـراته
دانلود آهنگ سخت شد حسین هور
متن آهنگ سخت شد حسین هور
من و شب و غم و نم بارون؛ هوای تاریک تو خیابون
نبودن تو و یه دنیا بی خبری
دقیقه ها که بی تو سر میشن
چی میدونی؛ نباشی چی میشن
چقدر بده غم و تبِ بی بال و پری
سخت شد! تو رفتی و خزون زد و سرد شد
گلای باغچه ی دلم زرد شد؛ ولی هنوز تو بیخیالی
سخت شد! تو رفتی و خزون زد و سرد شد
گلای باغچه ی دلم زرد شد؛ ولی هنوز تو بیخیالی
دلم میخواد تو باشی؛ شبامو با تو صبح کنم
بگو تو جای خالیتوُ چجوری بی تو پر کنم؟
تو رفتی و صدا زدم من؛ اسمتو تو کوچه ها
شنیدی تو صدامو باز… به روت نیاوردی چرا
سخت شد! تو رفتی و خزون زد و سرد شد
گلای باغچه ی دلم زرد شد؛ ولی هنوز تو بیخیالی
سخت شد! تو رفتی و خزون زد و سرد شد
گلای باغچه ی دلم زرد شد؛ ولی هنوز تو بیخیالی
دانلود آهنگ بود و نبود حسین هور
متن آهنگ بود و نبود حسین هور
بودی و نبود هیچ اثری از شب تارم
حالا خبری هیچ خبری از تو ندارم
من موج زدم ساحل من پس تو کجایی
آواره شده بر سر من کوه جدایی
من موج زدم ساحل من پس تو کجایی
آواره شده بر سر من کوه جدایی
ای کاش که میدانستم که لیلی ها بی رحمن
حال امروز مرا مجنون ها میفهمن
من سایه ات بودم صد دفعه گشتم دور تو مثل پیچک
سخت گذشت بر تو در دریای عشقم ماهی تنگ کوچک
من موج زدم ساحل من پس تو کجایی
آواره شده بر سر من کوه جدایی
من موج زدم ساحل من پس تو کجایی
آواره شده بر سر من کوه جدایی
دانلود آهنگ بی تاب حسین هور
متن آهنگ بیتاب حسین هور
چشمانت مرا دیوانه کرد بر جانم نشسته غم تا ابد
تو دلواپس مشو که من بی تابم ...
جانا غمت قلبم آلوده کرد جا مانده از عشق تو درد
پایان نمیگیرد این عشق سرد ببین ...
زلفت کشانده مرا تا جنون به زیباییت ندیده ام تاکنون
قلب مرا کرده ای جام خون ببین ...
بیا ببار بر دل خسته ام همچو ابر بی امان
صدایم بزن ای نگار دلم مرا بخوان
شدم کو به کو شهر به شهر رسوای تو
بیا ببار بر دل خسته ام همچو ابر بی امان
که هر جا روانه شدم ندیدم از تو نشان
چه کردی که ختم میشوم به دنیای تو
به دنیام قدم بذار ای جانم که در دل تویی عشق سوزانم
تنهام میان دردام بیا به شبهام بتاب ماه تابانم
بیا ببار بر دل خسته ام همچو ابر بی امان
صدایم بزن ای نگار دلم مرا بخوان
شدم کو به کو شهر به شهر رسوای تو
بیا ببار بر دل خسته ام همچو ابر بی امان
که هر جا روانه شدم ندیدم از تو نشان
چه کردی که ختم میشوم به دنیای تو
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است